معنی پلیس مخفی هیتلر

لغت نامه دهخدا

پلیس مخفی

پلیس مخفی. [پ ُم َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) کارآگاه. (از لغات فرهنگستان). عسس و محتسبی که لباس خاص ندارد تا شناخته نشود. و پلاکی که در بغل دارد گاه ِ ضرورت ارائه کند.


پلیس

پلیس. [پ َ] (اِ) در اصطلاح بنایان، ناهمواری.

پلیس. [پ ُ] (فرانسوی، اِ) لفظ فرانسوی که در فارسی بمعنی پاسبان اداره ٔ شهربانی (نظمیه) و گاه بمعنی آن اداره ٔ شهربانی استعمال میشد. عسس. محتسب.


هیتلر

هیتلر. [ل ِ] (اِخ) آدولف. صدراعظم و دیکتاتور آلمان در جنگ دوم جهانی. در سال 1889 م. در اتریش متولد شد. چند سال به نقشه کشی ساختمان مشغول بود. در سال 1912 به مونیخ رفت. در جنگ اول جهانی شرکت داشت و ترفیع درجه پیدا کرد. در سال 1921 م. به حزب نازی پیوست. این حزب به رهبری او در آلمان نفوذ و قدرت به هم رسانید. در 1933 هندنبورگ رئیس جمهوری آلمان او را به سمت صدراعظم تعیین کرد. پس از فوت هندنبورگ دیکتاتور آلمان شد و مدت 12 سال با نهایت قدرت فرمانروایی کرد و ارتش نیرومندی برای جنگ آماده ساخت. در 1938 به دنبال خروج آلمان از جامعه ٔ ملل پیمان اتحاد میان آلمان، ایتالیا و ژاپن منعقد گردید که به پیمان محور معروف شد. در 1939 هیتلر قراردادی با روسیه منعقد ساخت و به موجب آن لهستان میان آلمان وروسیه تقسیم شد. در همان سال نیروهای آلمان به فرمان هیتلر به لهستان حمله کردند و در اثر آن جنگ میان دول محور (آلمان و ایتالیا و ژاپن) و متفقین (لهستان، فرانسه و انگلیس) درگرفت. نیروهای آلمان کشورهای لهستان و دانمارک و نروژ و فرانسه و هلند و بلژیک را اشغال کردند و در سال 1941 به روسیه حمله بردند و تامسکو پیش رفتند و در اثر کمکهای انگلیس و فرانسه و آمریکا و پایداری سربازان شوروی نیروهای آلمان شکست خوردند و از مناطقی که اشغال کرده بودند عقب نشینی کردند و سرانجام پیروزی نصیب متفقین گردید و آلمان در 1945 بدون قید و شرط تسلیم شد و هیتلر در آخرین ساعت جنگ خودکشی کرد اما جسدش پیدا نشد. (فرهنگ عمید).


مخفی

مخفی. [م َ فی ی] (ع ص) به معنی پنهان. (آنندراج). پنهان و پوشیده و پنام و نهفته و نهان و پوشیده شده. (ناظم الاطباء):
آدمی مخفی است در زیر زبان
این زبان پرده ست بر درگاه جان.
مولوی.
بر رأی ملک مخفی نماناد. (گلستان). از خارج در مخفی بتحقیق احوال او کسان باهوش به سمت آذربایجان فرستادند. (مجمل التواریخ گلستانه ص 219).
- مخفی آمدن، بطور پنهان آمدن. (ناظم الاطباء).
- مخفی التناسل، فرهنگستان ایران کلمه ٔ «نهانزا» رامعادل این کلمه گرفته است. رجوع به ترکیب بعد شود.
- مخفی التناسل وعائی، فرهنگستان ایران «نهانزادان آوندی » را بجای این کلمه گرفته است. رجوع به ترکیب قبل و واژه های نو فرهنگستان ایران شود.
- مخفی داشتن، پنهان کردن. نهان داشتن: از همه کس حقیقت احوال را مخفی داشتم و به عزم خدمت... عازم این صوب گردیدم. (مجمل التواریخ گلستانه ص 206).
- مخفی شدن، پنهان شدن. متواری شدن.
- مخفی کردن. رجوع به مخفی داشتن شود.
- مخفی گاه، جای پنهان شدن. نهان جای.
- مخفی گردیدن (گشتن). رجوع به مخفی شدن گردد.
- مخفی ماندن، پوشیده ماندن. از نظر کسی پنهان شدن:
عرض حاجت در حریم حضرتت محتاج نیست
راز کس مخفی نماند با فروغ رای تو.
حافظ.
بعد هذا بر رأی شرع آرا پوشیده و مخفی نماند که حکام گیلان از ایامی که... (زندگانی شاه عباس اول ج 3 ص 303).
|| (اِ) در شواهد زیر از دیوان البسه ٔ نظام قاری ظاهراً به نوعی جامه اطلاق میشود. ولی در فرهنگ لغات همین دیوان بدین کلمه اشاره ای نشده و در فرهنگ البسه ٔ مسلمانان دزی هم این کلمه نیامده است:
از خطوط لباس مخفی ماست
این سواد بیاض، لیل و نهار.
نظام قاری (دیوان البسه ص 22).
مخفی وصله زده خاص برویش قاری
پرده ای بر سر صد عیب نهان پوشیدم.
نظام قاری (ایضاً ص 95).
گشای مخفی پیچیده جامه ٔ قاری
خطش بخوان قلمی گشته شرح دفتر ما.
نظام قاری (ایضاً ص 36).

مخفی. [م َ] (اِخ) ملا مخفی رشتی از ندمای مجلس امام قلی خان حاکم فارس بود. او مردی حقیرالجثه بود و معتاد به کوکنار، کسی گفتش که کوکنار از وجود تو چیزی باقی نگذاشت. درجواب گفت که گناه از کوکنار نیست چون رسم است که کُتّاب اقطار عالم در اول مکاتبت می نویسند «مخفی نماناد» لهذا آنچه از من باقیمانده غنیمت است. از اوست:
ز سوز عشق ز آنگونه دوش تن می سوخت
که همچو شعله ٔ فانوس در کفن می سوخت
حدیث عشق تو در نامه ثبت می کردم
سپندوار نقط بر سر سخن می سوخت
ز سوز سینه ٔ مخفی شد اینقدر معلوم
که همچو خس مژه اش در گریستن می سوخت.
رجوع به آتشکده ٔ آذر و تذکره ٔ نصرآبادی شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

پلیس مخفی

کاراگاه

واژه پیشنهادی

فارسی به عربی

مخفی

دولاب، سری، مخفی

فرهنگ فارسی آزاد

هیتلر

هیتلر (1945- 1889)، AdoLF Hitler پیشوای آلمان از 1933 تا 1945 بود که حزب نازی را به وجود آورد و با حمله به لهستان عامل شروع جنگ جهانی دوم شد و طی مدت جنگ قریب شش میلیون یهودی مقیم اروپا را قتل عام نمود و خود در پایان جنگ و شکستِ آلمان در اپریل 1945 خودکشی نمود

معادل ابجد

پلیس مخفی هیتلر

1477

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری